با نوجوانی که دروغ رسانهها درباره «آرمیتا» را شنیده چه کنیم؟
تاریخ انتشار: ۲۴ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۸۹۲۴۷۳
گروه زندگی ـ آزاده لرستانی: یک سال از فوت «مهسا امینی» گذشته است، اما یک اتفاق ساده در مترو تهران باز هم تنور گرم دروغهای رسانههای غربی و دشمنان این مرز و بوم را داغ کرد. این در حالی است که در پروژه سالگردسازی جبهه معارض انقلاب اسلامی از واقعه مهسا امینی، بسیاری از مردم به آن بیتوجه بودند. اما همین رسانههای معارض از روز یکشنبه نهم مهرماه یک سوژه جدیدی برای مشابهتسازی پیدا کردند، آن هم با کلیدواژه «آرمیتا گراوند» دانشآموز ۱۶ ساله! آرمیتا که هنگام ورود به واگن مترو تعادلش را از دست میدهد و بر زمین میافتاد و در نهایت در زمانی کوتاه توسط عوامل اورژانس به بیمارستان منتقل میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این میان «خشایار» تلاش دارد دخترش «هنگامه» را متقاعد سازد، تمام این ماجرا تنها یک اتفاق بوده و ممکن است برای هر کسی دیگر هم رخ دهد، اما او موفق نمیشود دختر ۱۵ سالهاش را با این حجم دروغهای رسانهای با واقعیت روبه رو سازد. حال اگر شما هم در خانوادهتان نوجوانی دارید و همانند پدر هنگامه با این چالش روبرو هستید، با ما همراه باشید، زیرا «سیدعلیرضا آلداود»؛ کارشناس رسانه به ما میگوید: چگونه با فرزندی که دروغهای ضدانقلاب درباره آرمیتا را شنیده و مشکل پیدا کرده، برخورد کنیم؟
۴ راهکار آگاهی بخشی «سیدعلیرضا آلداود» به نوجوانی که دروغهای رسانهای درباره «آرمیتا» را باور کرده است
*اعتراف دیرهنگام یک معارض به دروغ پزشکیاش
آل داود با اشاره به تلاشهای رسانههای معارض برای بهرهبرداری دروغین در مصدومیت «آرمیتا گرواند» میگوید:«در خصوص موضوع خانم آرمیتا گراوند شاهد بودیم همان رسانههایی که دروغ ضرب و شتم مهسا امینی را منتشر کردند، دوباره دست به کار شدند. این در حالی است که بعد از یک سال به اعتراف کارشناسان اصلی شبکه تروریستی رسانهای اینترنشنال، پزشکی به اسم «رضا بهروز» اعتراف کرد هیچ ضربهای به سر مهسا امینی نخورده است.»
*«آرمیتا» کلیدواژه زنده نگهداشتن جنبش زنانه!
او میافزاید:«این شخص مطرح کرد سال گذشته زمانی که این دروغ مطرح شد، آنها به خاطر مسائل سیاسی و جنبشهای اجتماعی دنبال یک چنین دروغی بودند. امسال نیز در بحث آرمیتا گراوند دشمن از همان حربه دارد نهایت استفاده را میکند! به امید اینکه بتواند جنبش اجتماعی در کشور راه بیندازد یا حداقل این جنبش زنانه یا جنبش اجتماعی که به اسم مهسا امینی راه انداختهاند را زنده نگه دارد.»
این کارشناس رسانه با تأکید بر ضرورت توجه والدین به تکنیکهای دشمنان بیان میکند:«ببینید تکنیکهای دشمن در بحث آرمیتا گراوند دقیقاً شبیه به تکنیکهایی است که در حوزه رسانه برای مهسا امینی استفاده کردند. نکته بسیار مهم استفاده از رباتهای توئیتری است که در حال حاضر روایتسازی وارونه از اتفاق آرمیتا گرواند میکنند.»
شاهدان صحنه بیهوش شدن «آرمیتا» از آن حادثه میگویند
*راهکار مواجهه با نوجوانی که دروغ رسانههای معارض را باور کرده است
او در رابطه با راهکارهای برخورد با نوجوانی که تحت تأثیر دروغهای رسانههای معارض قرار گرفته است، میگوید:« نکته بسیار مهمی که برای اقناع مخاطب مخصوصاً نوجوانها وجود دارد، مسلح کردن این عزیزان به سلاح سواد رسانهای و تشخیص اخبار جعلی است. ببینید وقتی میخواهیم برای یک نوجوان شرح دهیم چه اتفاقی برای آرمیتا گرواند افتاده است و او چطور باور کند! میتوانیم همین بیاعتبارسازی رسانهای مثل اینترنشنال، بیبیسی و ... را در موضوع مهسا امینی نشان دهیم که بعضاً اینها خودشان آمدند و به کارشناسها گفتند ما دروغ گفتیم.»
مفهوم «حجاببان» در ساختارهای رسمی و غیر رسمی جمهوری اسلامی ایران وجود ندارد. این مسأله مهمی است، شما وقتی این را میگویید که حجاببانی وجود ندارد، پس کاملاً روایت دشمن را در اینجا نقض میکنید
*به خاطر ویزا چه دروغهایی را جار نزدند
آلداود اظهار میدارد: در بحث سلبریتیها و حتی برخی ورزشکاران نیز شاهد این رویکرد بودیم. به طور مثال «علی کریمی» در فضای مهسا امینی دنبال ویزا بود. بنابراین بهترین راه به نظر من بیاعتبارسازی و نمایش دروغهای این رسانهها به صورت واضح برای نسل جوان و نوجوان است. دومین نکته این است که به نوجوان و جوان آموزش دهیم چطور بتوانند اخبار جعلی را شناسایی کنند، یکی از اینها منبع خبر است. وقتی پیش نوجوان یک دروغ واضح این رسانهها را نشان دهیم، باعث میشود که در مسائل دیگر هم زیاد به این رسانه اعتماد نداشته باشد.
چند ثانیهای که حقیقت را آشکار میکند
*با تکیه بر مستندات با نوجوانتان صحبت کنید
او میافزاید:« پس هر چقدر ما شفافتر این دروغ را به نوجوان یا جوان نشان دهیم، با توجه به اینکه در بحث مهسا امینی مستندات به صورت کامل موجود است، این فضا را نوجوان میتواند بیشتر تحلیل کند. سومین مورد در مواجهه با نوجوانی که دروغهای رسانه معارض را قبول کرده است، ارجاع دادن او به افراد یا شاهدانی است که هیچ وقت اسمی از آنها آورده نمیشود، یعنی چه؟ یعنی یکی از شاهدان ماجرا که نمیخواهد نامش فاش شود، میگوید اصلاً چیزی به عنوان حجاببان در آن زمان در مترو وجود نداشت! این در حالی است که مفهوم «حجاببان» در ساختارهای رسمی و غیر رسمی جمهوری اسلامی ایران وجود ندارد. مسأله بسیار مهم اینجا است، شما وقتی این را میگویید که حجاببانی وجود ندارد، پس کاملاً روایت دشمن را در اینجا نقض میکنید.»
چطور دروغ پدر «مهسا امینی» را باور کردند، ولی راست بابا و مادر آرمیتا را باور نمیکنند؟! این دو مورد یک جنس است
این کارشناس رسانه تصریح میکند: «نکته چهارم واکنش اطرافیان آرمیتا در زمانی است که این دختر خانم دچار افت فشار میشود، مگر نمیگویند پدر و مادر آرمیتا تحت فشار بودهاند؟ خب! در اینجا یک سوال نقض را مطرح میکنیم، چطور دروغ پدر مهسا امینی را باور کردند، ولی راست بابا و مادر آرمیتا را باور نمیکنند؟! این دو مورد یک جنس است؛ یعنی یک دوگانهای را شما برای مخاطب باید ترسیم کنید که در بحث مهسا و آرمیتا که رسانههای معارض دارند شبیهسازی میکنند، آن هم به عنوان مهسای دوم!»
*دروغهایی که صدای شاهدان حادثه «آرمیتا» را در آورد
او با بیان اینکه انتشار زودهنگام و به هنگام فیلم مترو از سوی مسؤولان راه هرگونه گمانهزنیهای دیگر را گرفت، ادامه میدهد:« در همان فیلمی که منتشر شد، تعدادی از خانمها کشف حجاب کردند، طبیعتاً اگر کسی در رسانهای ادعا کند آن سه ثانیه داخل واگن کجاست،باید گفت اگر خانمی آرمیتا را هل داده بود، طبیعتاً باید ماجرا به پرخاش و درگیری کشیده میشد و این درگیری به بیرون واگن هم سرایت میکرد، اما هیچ واکنشی اینجا از طرف دوستان آرمیتا و بانوان دیگر در فیلم دیده نمیشود. بنابراین توجه به واکنش اطرافیان در این حادثه میتواند گره از مشکل باز کند یا استوری بانویی دیگر که اشاره دارد شخص مانتو سفید در فیلم منتشر شده است و هویتاش را آشکار میکند، باز هم بیانکننده اصل ماجرا است، با این مضمون: «من وجدانم اجازه نمیدهد دروغ بگویم و کسی آرمیتا را هل نداد».
انتشار به هنگام فیلم مترو؛ سد راهی برای انتشار بیشتر دروغ رسانههای معارض شد
*کار هوشمندانه نظام درباره حادثه «آرمیتا»
آلداود با اشاره به عصبانیت رسانههای معارض در واقعه آرمیتا گرواند بیان میکند:« در این حادثه توانستیم روایت اول را بسازیم و همین روایت، رسانههای ضد انقلاب را مستاصل کرد، چون اجازه ندادیم مثل مهسا امینی آنها موج سواری کنند و بعد فیلم منتشر شود. در واقع ما یک کار هوشمندانه از نظام در این ماجرا دیدیم. در اینجا توجه داشته باشیم که در ماجرای مهسا امینی ۳۸ هزار انواع و اقسام دروغ گفته شد و روایتسازی انجام گرفت، ما باید به صورت علنی، بین و بیان این موارد را به مخاطب بگوییم تا این روایتسازیهای ضدانقلاب و منافقین را بشکنیم.»
بعد از بررسی فنی حسابهای تأثیرگذار در هشتگ مهسا امینی، با برخی از کاربران معلومالحال مواجه شدیم که همواره حامی تحریم علیه مردم ایران بودند.
*رباتهایی که خود را انسان جا میزنند
او میگوید: « بیتفاوتی اکثر جامعه، حتی جوانها و نوجوانها به روایتسازی دشمن در حادثه آرمیتا گراوند مشهود است. در این اثنا بررسی ما در فضای مجازی نشان میدهد نباید فریب هشتگ رباتیک آرمیتا گراوند را بخوریم، همانطور که برای مهسا امینی هم ۷۰ درصد توئیتهایی که منتشر کردند از طریق رباتهایی بود که بعداً محدود شد. (اینجا) میزان لایکهای «علی کریمی»، «مسیح علینژاد» و «سیما ثابت» در مقایسه با آرمیتا گراوند نشان میدهد که فضا، کاملاً فضای رباتیک است؛ یعنی فضای انسانی نیست.»
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: مهسا امینی علی کریمی امپراتوری دروغ رسانه های معارض دروغ های رسانه آرمیتا گراوند مهسا امینی وجود ندارد رسانه ای رسانه ها آل داود
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۹۲۴۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیت الله ابراهیم امینی و تربیت عقلانی
این هفته مصادف بود با سالگرد ارتحال عالم مجاهد و پارسا آیتالله شیخ ابراهیم امینی نجف آبادی. این دانشمند پرتلاش و اندیشمند جزو شخصیت هایی است که چهره تابناکش در میان گرد و غبار سیاست ناشناخته مانده است. برای آشنایی بیشتر با اندیشه و رفتار این عالم بزرگ به سه نکته کلیدی اشاره می کنم
۱ _ ایشان از معدود صاحب نظران حوزه تربیت و پرورش در حوزه علمیه قم بود که مسایل تئوریک علم اخلاق را با صورت بندی کاربردی و متناسب با شرایط زمان تبیین می کرد. ایشان در دهه شصت و هفتاد بدون سر و صدا و تبلیغات، جلسات خصوصی متعددی با طراحان شیوههای تربیتی آموزش و پرورش داشتند که مبانی علم اخلاق را با تاکید بر تربیت فکری و رشد عقلی تشریح می کردند. اهل تحقیق و تجربه می دانند که این روش دیربازده ولی پایدار است. در مقابل ایشان گروه دیگری در حوزه بودند که با اعتقاد به روشهای «زود بازده و تاثیرگذار آنی» مبانی تخیل و رؤیا و کرامت را جایگزین تعقل و تفکر نمودند. این گروه از اواسط دهه هشتاد بتدریج مراکز پرورشی و تبلیغی کشور را به تصرف خود درآوردند. شیوه خواب گرایی و رؤیا پردازی و کرامت سازی به سرعت در اکثر منابر، محافل مذهبی، سخنرانی ها، تریبونها و حتی کلاسهای درس فرا گیر شد. و با خالی شدن سنگر نماز جمعه از خطیبانی چون آیتالله جوادی آملی، آیتالله امینی، آیتالله استادی و آیتالله هاشمیرفسنجانی که از مدافعان و مرزبانان نظریه اول بودند میدان به دست کسانی افتاد که نه اعتقادی به آن روش داشتند و نه از توانایی لازم علمی برای ورود در آن مباحث برخوردار بودند. کم کم نظریه دوم گسترش یافت بویژه از طریق هیئت های مذهبی خاص که با پوشش مستقیم و سراسری صدا و سیما همراه بود. طراحان این روش با کمک کارشناسان مذهبی! با چنین رویکرد، چهره خاصی از اسلام و تشیع را به نمایش گذاشتند که بن مایه اش توهمات و تخیلات با روکشی از آیات و روایات بود.
البته این روش زود بازده است یعنی یک فرد با یک جلسه ممکن است تغییر کرده به معنویات راغب شود. اما چون زیرساخت عقلانی ندارد با همان سرعت که پدید آمده با همان سرعت ناپدید و زایل می گردد. جامعه امروز ما روشنترین مصداق و شاهد بر ناکارآمدی روشی است که این طرز فکر در دو دهه گذشته با کنار گذاشتن صاحب نظران عقل گرا و در اختیار قرار دادن تمامی شبکههای صدا و سیما در خدمت ترویج روبنایی مذهب و تربیت دینی بر اساس «احساس بدون اندیشه» به دست آورده است. در حالی که قرآن کریم بیش از سیصد بار با کلماتی از قبیل یعقلون، یتدبرون، اولوالالباب، یتفکرون و... مردم را به تعقل و باورهای عمیق دعوت کرده است. و در آیه شریفه«قُلْ هَٰذِهِ سَبِیلِی أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَىٰ بَصِیرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِی» بگو : ﺍﻳﻦ ﻃﺮﻳﻘﻪ ﻭ ﺭﺍﻩ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻦ ﻭ ﻫﺮ ﻛﺲ ﭘﻴﺮﻭ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ﺑﺮ ﭘﺎﻳﻪ ﺑﺼﻴﺮﺕ ﻭ ﺑﻴﻨﺎﻳﻲ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺧﺪﺍ ﺩﻋﻮﺕ ﻣﻰ ﻛﻨﻴﻢ( یوسف/ ١٠٨) راه و روش پیامبر اکرم(ص) را در هدایت و راهنمایی مردم بر اساس بصیرت و آگاهی می داند و لا غیر.
2 - آیتالله امینی در فن نویسندگی نیز مهارت خاصی داشت به طوری که می توان ادعا کرد سبک نویسندگی ایشان همانند استاد شهید مطهری و برخی دیگر از بزرگان سبک «سهل ممتنع» بود. به این معنی که مطالب پیچیده علمی و عقلی را در قالب ساده ترین الفاظ بیان می کرد، بدون آنکه از بار معنی و عمق محتوا کاسته شود. صاحبان این سبک از نویسندگی در میان حوزویان و دانشگاهیان انگشت شمارند. زیرا عده ای از محققان ارجمند با همه مقام والای علمی توان انتقال اندیشه خود را جز در قالب عبارات سنگین و بهره گیری از اصطلاحات فنی و لغات خاص ندارند. و موقعی که به آنها پیشنهاد ساده گویی و ساده نویسی داده می شود پاسخ می دهند مخاطبان باید سطح علمی و ادبی خود را بالا ببرند نه اینکه گوینده پایین بیاید. و در نقطه مقابل برخی دیگر به قصد ساده نویسی، مفاهیم بلند علمی را با قالبهای نارسا و الفاظ کوچه بازاری ضایع می کنند و با این اقدام مباحث ارزشمند علمی را به ابتذال می کشانند. اما معدود نویسندگانی توانایی دارند که همچون مطهری و امام خمینی مطالب عمیق اجتماعی، قرآنی، و حتی فلسفی را بگونه ای بیان کنند که یک فرد کم سواد و یک استاد دانشگاه هر دو به مقدار فهم خود بهره لازم را ببرند. مرحوم آیت الله امینی از این هنر برخوردار و از زمره چنین نویسندگانی بود. قبل از پیروزی انقلاب اسلامی کتاب «آیین همسرداری» ایشان از بهترین هدایا برای زوج های جوان به شمار می رفت. و به خاطر همین ویژگی بسیاری از تالیفات ایشان در زمینه اسلام شناسی و شیعه شناسی و اخلاق و تربیت دینی به زبان های خارجی ترجمه شد. کتابهای ایشان در کشورهای آفریقایی طرفداران زیادی داشت.
بنده در بعثه امام خمینی در ایام حج، شاهد مراجعه مکرر از کشورهای مختلف به ایشان بودم که برای ترجمه و یا نشر کتابهای شان با ایشان مذاکره و مشورت می کردند.
افسوس قدر این دانشمندان بزرگ چنانکه باید شناخته نمیشود و آنها را با دلایل پوچ و احساسی خانه نشین می کنند. یک اتهام کوچک (که مثلاً ایشان زاویه پیدا کرده) کافی است که جامعه از برکات علمی و معنوی آنها محروم بماند.
3 - آیتالله امینی نه تنها در نوشتار و گفتار که در عمل مَثل اعلای ساده زیستی و فروتنی بود. من در اوایل دهه هفتاد که مدتی در قم بودم و از لحاظ امور اجرایی به بیکاری اشتغال داشتم و البته توفیق درس و مطالعه یافته بودم، همان زمان ایشان عضو مجلس خبرگان و دارای مقامات عالیه بودند برای خرید ما یحتاج روزانه خود شخصا اقدام می کرد. بارها و بارها ایشان را در نانوایی سنگکی خیابان صفائیه می دیدم که یا قبل از من و با بعد از من در صف ایستاده بود وصبورانه منتظر بود تا نوبت به ایشان برسد و نانی دریافت کند.
دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر
کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
گفتم که یافت می نشود گشته ایم ما
گفت آن که یافت می نشود آنم آرزوست